آیا موسسات فرهنگی، هنری درجامعه کارساز هستند؟!
امروزه کسب مهارتهای فرهنگی وهنری جزء لاینفک زندگی شهری مردم شده است
فرتاک نیوز/موسسه فرهنگی و هنری به عنوان تنها سازمان مردمی و متولی اجرای مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سطح خرد میباشد نهادی که میبایست با بودجه خود به فعالیت بپردازد.
امروزه کسب مهارتهای فرهنگی وهنری جزء لاینفک زندگی شهری مردم شده است همه خانوادهها مشتاقند تا فرزندانشان بجز تحصیل در مدارس، هنر یا حرفه فرهنگی دیگری همانند شعر، نویسندگی و .... را کسب نمایند و راه رسیدن به این هدف از طریق شرکت در این کلاسها میباشد که در قالب موسسه فرهنگی چند منظوره مجوزدار از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شکل میگیرد.
تحولات فراوان اجتماعی، سیاسی، فرهنگی سبب شده است تا مسئولین هم بسیاری از مسئولیتهای خود را در قالب نهادهای غیر دولتی به دست خود مردم بسپارند و تنها نظارتی بر روی آن داشته باشند.
سوال اینجاست؟
آیا این مراکز و نهادهای غیر دولتی چند منظوره فرهنگی میتواند تنها با نظارت دولت به هدف ارتقاء فرهنگی، هنری جامعه دست یابد.
اگر نگاهی به اهداف این موسسات بیندازیم میبینیم برنامهریزی آنان میبایست نه تنها بر مبنای اولویتها، خط مشیها و سیاستگذاریهای کلان فرهنگی کشور اثربخش و رضایتآفرین و در جامعه محسوس باشد بلکه علاوه بر آن دارای رویکرد توسعه محور باشد که در غیر این صورت به سمت میرایی و انجماد فرهنگی حرکت خواهد نمود.
با توجه به اهداف دولت به سمت کوچکسازی، ایجاد این موسسات فرهنگی، هنری باید آگاهانه جهت وصول به اهداف، فرصتها و مقدورات باشد و منجر به امنیت فرهنگی و اعتمادسازی در درون جامعه گردد.
در کشورهای توسعه یافته اهمیت این سازمانها و موسسات بیش از پیش شناخته شده است چرا که سبب ایجاد شغل میگردد شغل براساس پاسخ به نیازهای بازار ایجاد میشود نکته مهم درخصوص کارآفرینی فرهنگی این است که موسسههای فرهنگی و هنری نسبت به اهمیت استراتژیک آن پی ببرند.
آشکارترین منبع استراتژیک در فعالیتهای کارآفرینانه فرهنگی، همانا تبدیل ایدههای خلاقانه، جهت ایجاد ارزش افزوده به کالاها و خدمات فرهنگی است سوق دادن منابع به سوی ظرفیتهایی که ایجاد ثروت و شغل مینمایند ضرورت درک مولفههای کارآفرینی را ایجاب میکند. برای موسسات چند منظوره لازم است با مدیریت مناسب و نوین واگذار از مدیریت سنتی به فعالیتهای کارآفرینانه، استعدادها و امکانات و پدیدههای عالی انسانی را به فعلیت رسانده و به گونهای نوآورانه به احیاء و آفرینش ارزش فرهنگی بپردازد.
بنابراین بنظر میرسد اگر چالشهایی مانند عدم تناسب نیاز مناطق مختلف کشور به صدور مجوز، عدم پشتیبانی مناسب مادی و معنوی از موسسات، عدم نیازسنجی و بومیسازی دانش، نبود تسهیلات کمبهره و دراز مدت، تدریس افراد غیرمتخصص و........ تبدیل به فرصتهایی مانند ایجاد شغل مناسب برای موسسان از طریق جذب مدرس در رشتههای مختلف زیرمجموعه و تربیت نیروی کار خواهد شد همچنین با اجرای دورههای بلندمدت در مقاطع کاردانی و بالا دررشتههای مختلف فرهنگی، هنری، سینمایی، مطبوعاتی، تبلیغاتی و...سهم بهسزایی در تربیت نسل کارآمد و مسلط به دانش فنی خواهد داشت و در نتیجه مشکل اصلی جامعه که این روزها تبدیل به یک بحران گردیده است تا حدودی مرتفع خواهد شد.
سیده مرضیه شفاپور کارشناس ارشد مدیریت فرهنگی