//
کدخبر: ۳۷۶۶ //

ساختمان پلاسکو سوخت تا آتش نشانان دیده شوند

ساختمان پلاسکو در میان آتش و دود ویران شد تا در دل خود عده ای از جوانان بی ادعای آتش نشان بسوزند و مظلومانه به شهادت برسند!

ساختمان پلاسکو سوخت تا آتش نشانان دیده شوند

نفسم در سینه ام زندانی شده و بالا نمی آید، شروع به نوشتن برایم سخت است و سخن گفتن بسی دشوار شده . مرور این موضوع که مادران، همسران و فرزندان آنان، چگونه امشب و شب های دیگر را به صبح خواهند رساند عذابم میدهد. فقط خدا میداند که خانواده هایشان چه حالی دارند. راستی گناه آنان چیست و به کدامین دلیل میبایست، چنین مظلومانه از میان ما میرفتند؟

قصد مقصر دانستن شخص، گروه یا سازمانی خاص و حتی شکافتن این حادثه تلخ و دردناک را ندارم، اما فقط به همین جمله اکتفا می کنم که باز هم ملت ایران، چندین سرباز فداکار خویش را در راه ایثار، از خود گذشتگی ، وطن پرستی و مردم دوستی از دست داد. اگر در زمان جنگ تحمیلی 8 ساله، رزمندگان تحت عنوان خط شکنی، در میان هور و تالاب، میدان مین، سیم های خاردار و سایر استحکامات و موانع غیر قابل نفوذ دشمن، با رشادت و جانفشانی جهت دفاع از ناموس مردم و خاک وطن، مسیر را برای ایثار و عشقبازی سایر رزمندگان می گشودند و سینه خویش را در مقابل گلوله های سربی و آتشین، نارنجک ها، توپ ها، تانک ها و خمپاره های بی امان دشمن ستبر میکردند، امروز نیز همچون همیشه ی تاریخ، سربازانی از خود گذشته و خط شکن، برای مهار آتشی سوزان و شعله هایی مهار ناپذیر، در راستای نجات جان هموطنان خویش، در ساختمانی قدیمی و کاملا فرسوده که از همان اوایل صبح فرو ریختن آن امری بدیهی می نمود، عاشقانه به دیدار معبود شتافتند. شهیدانی که لباس ضد حریق بر تن داشته، ولی لباس ضد آوار که نپوشیده بودند و ناگهان...

و ناگهان مجتمع تجاری پیر پلاسکو، همانند زلزله ای مهیب که فرصت فرار را از هر جنبنده ای می گیرد، بر سر آنان فرو ریخت و با داغدار نمودن ملت ایران ، رخت عزا بر تن خانواده های آنان پوشاند . آن هم آتش نشانانی که بر خلاف بسیاری از مشاغل دیگر --که ابتدا پول های هنگفت میگیرند و سپس اقدام به انجام کار میکنند--ابتدا جان خویش را معامله می کنند و نهایتا با دریافت دستمزدی ناچیز در انتهای ماه، خرج و مخارج زندگی خویش را تامین میکنند . اما حال که دست قضا عده ای از آنان را گلچین نموده و آن گل های بهشتی از میان ما رخت بربسته اند و دعوت حق را لبیک گفته و خانواده های آنها داغدار شده اند، چه کسی جوابگوی خانواده آن شهیدان است؟ مگر نه اینکه به فرموده بزرگان دین، کسی که برای رزق و روزی خانواده اش تلاش میکند، همانند مجاهدی است که در راه خدا جهاد میکند؟ مگر نه مجاهدی که در راه خدا مجاهدت میکند، در صورتی که در این ماموریت الهی با دنیا وداع کند، شهید محسوب میشود؟ براستی فرق این دلیل کنندگان آتش با آن شهدای پر افتخار جنگ تحمیلی در چیست؟ اگر آنجا میدان خون و آتش بود، اینجا نیز چیزی جز نبرد آتش و خون و البته آوار نبود . آن مجاهدان میدانستند که بزودی در راه هدف مقدس خویش شهید خواهند شد و این عزیزان نیز که به خوبی به این امر مهم واقف بوده اند ، باز هم لحظه ای پا پس نکشیدند. چه کسی از این پس خرج و مخارج خانواده های داغدار آنها را تامین میکند؟ اصلا مگر حقوق یک کارگر شهرداری یا یک آتش نشان چقدر است؟ مگر نه اینکه سالهای قبل نیز، شیرمرد شجاع ایذه ای به نام شهید شهرام محمدی که در جهت جلوگیری از مرگ همکاران، کارگران و خسارت های سرسام آور مالی پتروشیمی مارون منطقه ویژه ماهشهر ، همانند آن شهیدی که جهت ممانعت از انفجار نارنجک و مرگ سایر رزمندگان و برای جلوگیری از به تاخیر یا لو رفتن عملیات روی آن خوابید و با تکه تکه شدن بدنش مانع این کار شد ، با حائل نمودن بدنش و بستن شیر مخزن در حال انفجار و فدا نمودن جان خویش شهید شد ولی کسی پاسخگوی خون ایشان و مخارج خانواده اش نبود؟ و یا سایر موارد مشابهی که در این مقوله نمی گنجد؟

 

2035819_143

 

لذا پیشنهاد اول این حقیر این است که میبایست با هماهنگی شهرداری و بنیاد شهید کل کشور، در اسرع وقت سازمان یا کمیته ای تشکیل شود تا نام این عزیزان را که در شعله های سوزان و بی رحم، بخاطر نجات جان هموطنان و مهار آتش سرکش جان خویش را با خدای خویش معامله کرده اند و از میان ما پرکشیده و رفته اند را نیز، در زمره شهدا ثبت نموده و خانواده های آنان را همچون خانواده شهدا تکریم نمایند و برای عزیزان از دست رفته یادواره «شهدای آتش» برگزار نمایند .

کمی با خود بیندیشید ببینید چقدر دردناک است : «هیچ کس فکرش را نمی کرد کسانی که همیشه در چنین حوادثی جان مردم را نجات میدادند، در روز مبادا کسی ناجی جان خودشان نباشد. » اشخاص فداکاری که بارها و بارها هموطنانمان را در حوادث و سوانح مختلف به زندگی باز گرداندند ، 30 دی ماه 95 ، در زیر چند هزار تن آوار و شعله های سوزان ، مظلومانه و بدون هیچ فریادرسی به سخت ترین شکل ممکن جان دادند .

به راستی چه کسی پاسخگوست ؟

آیا می توان باز هم با توجیه های پوچ و واهی راجع به این موضوع در رسانه ها و جرای، بر این رشادت و جان های فدا شده سرپوش گذاشت و خون «شهدای آتش» را پایمال کرد؟ سوال مهمتر این است: آیا پس از اینکه مدتی از این حادثه سپری شد، باز هم خانواده های آنان فراموش شده و به حال خویش رها می شوند تا در کاغذ بازی و پاسکاری های ادارای غم آنان دو چندان شود؟

واقعا چه کسی پاسخگوست ؟

پیشنهاد دیگر بنده این است که بجز شهید دانستن و پرداخت حق و حقوق کامل آنان به خانواده هایشان، از امروز به بعد کمی در افزایش دستمزد کارمندان و کارگران شهرداری، خصوصا آتش نشانان تجدید نظر شده و مسولین شهرداری در هر یک از شهرهای کشورمان، یک خیابان را به نام هر یک از آنان نامگذاری نمایند و کلمه آتش نشان پیش از نام آنان ذکر شود تا نسل های بدانند که این مردان بزرگ که بوده اند و چه کرده اند و مجددا فرهنگ جهاد ، از خود گذشتگی و ایثار متبلور شده و نام شهید برای همیشه زنده بماند .

 

نویسنده: محسن بابادی

 

 

 

 

آیا این خبر مفید بود؟
کدخبر: ۳۷۶۶ //
ارسال نظر
 
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
اخبار از پلیکان
اخبار روز سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان